محل تبلیغات شما

بسيار پيش‌تر از امروز 
دوستت داشتم در گذشته‌های دور 
آن قدر دور 
که هر وقت به ياد می‌آ ورم 
پارچ‌بلور کنار سفره‌ی من 
ابريق ميیشود 
کلاه کپی من، دستار 
کت و شلوارم، ردای سفيد 
کراواتم، ر 
اتاق، همين اتاق زير شيروانی ما 
غار 
غاری پر از تاريکی و صدای بوسه‌های ما 
و قرن‌های بعد تو را همچنان دوست خواهم داشت 
آن‌قدر که در خيال‌بافی آن همه عشق 
تو در سفينه‌ای نزديک من 
من در سفينه‌ای ديگر، بسيار نزديک‌تر از خودم با تو 
دست می کشيم به گونه‌های هم 
بر صفحه‌ی تلويزيون.

 

تصویرگاه پانصد و شصت و یک

تصویرگاه پانصد و شصت

تصویرگاه پانصد و پنجاه و نه

بسيار ,سفينه‌ای ,داشت آن‌قدر ,خيال‌بافی ,عشق تو ,خواهم ,در سفينه‌ای ,عشق تو در ,آن همه ,همه عشق تو ,سفينه‌ای نزديک

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها