محل تبلیغات شما



 

اکنون من در نیم شبانِ عمرِ خویش ام
آن جا که ستاره ئی نگاهِ مشتاقِ مرا انتظار می کشد…

در نیم شبانِ عمرِ خویش ام، سخنی بگو بامن
ـــ زود آشنایِ دیر یافته! ـــ
تا آن ستاره اگر توئی،
سپیده دمان را من
به دوری و دیری
نفرین کنم!

با تو
آفتاب
در واپسین لحظاتِ روزِ یگانه
به ابدیت
لب خند می زند.
با تو یک علف و
همه جنگل ها
با تو یک گام و
راهی به ابدیت.

ای آفریده یِ دستانِ واپسین!
با تو یک سکوت و
هزاران فریاد.

دستانِ من از نگاهِ تو سرشار است.
چراغِ ره گذری
شبِ تنبل را
از خوابِ غلیظِ سیاه اش بیدار می کند
و باران
جوی بارِ خشکیده را
در چمنِ سبز
سفر می دهد…

 

 


مردى كه دهان دارد
اما حرف نمى زند
لب دارد
اما نمى بوسد

مردى كه با بينى اش
هيچ چيزى را نمى بويد
با گوش هايش
چيزى را نمى شنود

مردى با چشمانِ غمگين و بازوانِ بلند
كه نمى داند چگونه به آغوش بكشد

"مترسكى است"
كه گنجشك هاى من را فريب داده 


می دانی در صدایت چیست
وسط یک باغچه
گُل یخ با حریر آبی
برای سیگار کشیدن
به طبقه یِ بالا می روی

می دانی در صدایت چیست
زبانِ ترکیِ بی خواب
از کارت راضی نیستی
این شهر را دوست نداری
مردی رومه اش را تا می کند

می دانی در صدایت چیست
بوسه هایِ قدیمی
شیشه یِ یخ بسته یِ حمام
چند روزی ناپدید شدی
ترانه یِ دورانِ مدرسه هست

می دانی در صدایت چیست
خانه ای آشفته
هر بار دستت را بر موهایت می کشی
تنهاییِ پریشان در باد را
مرتب می کنی

می دانی در صدایت چیست
کلمه هایی ناگفته
شاید چیزهایی کوچک
اما در این ساعتِ روز
مثلِ بناهایِ یادبود می ایستند

می دانی در صدایت چیست
کلمه هایی ناگفته …

 


.
چشم آهو چه مگر گفت به سرپنجه‌ی شیر
که شد از صید پشیمان و سر افکند به زیر

اگر از یاد تو جانم نهراسید ببخش
زندگی پیش من ای مرگ! حقیر است حقیر

منّتی بر سر من نیست اگر عمری هست
پیش این ماهی دلمرده چه دریا، چه کویر

چو قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟
هیچ یک! من چو کبوتر؛ نه رهایم، نه اسیر

از تهیدستی خود شرم ندارم چون سرو
شاخه را دلخوشی میوه کشیده است به زیر

ما به نظم تو خطایی نگرفتیم ای شعر!
تو هم آداب پریشانی ما را بپذیر

 


دیراست گالیا
در گوش من فسانه دلدادگی مخوان
دیگر ز من ترانه شوریدگی مخواه
دیر است گالیا! به ره افتاد کاروان
عشق من و تو؟ آه
این هم حکایتی است .

اما درین زمانه که درمانده هر کسی
از بهر نان شب
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست .

روزی که بازوان بلورین صبحدم
برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت
روزی که آفتاب
از هرچه دریچه تافت
روزی که گونه و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گم گشته بازیافت
من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوی ترانه‌ها و غزلها و بوسه ها
سوی بهارهای دل انگیز گل فشان
سوی تو
عشق من .

 


ری‌را .!
همگان به جستجوی خانه می‌گردند،
من کوچه‌ی خلوتی را می‌خواهم
بی ‌انتها برای رفتن
بی ‌واژه برای سرودن .

و یادهای سالی غریب
که از درخت گفتن
هزار بوسه‌ی پاسخ می‌طلبید!

بگذریم . ری‌را!
از گوشه‌ی چشم نگاهی کن:
دو قناریِ خسته بر سیمِ تلگراف
دوردستِ بی‌رویایِ مرا می‌نگرند،
درست مثل منند
تبعید ترانه‌ای ناخوانا
که زمزمه‌اش .
سرآغاز رفتن به شیراز است!
اگر فکر می‌کنی دروغ می‌گویم
همین امشب از فال سربسته‌ی چراغ
یا آهسته از خود حضرت حافظ . بپرس
 


نگاه‌ها چه ظالمانه جای کلمات را گرفته اند 
سکوت چه قدر جای صدا را 
هنوز نگفته ام دوستت دارم 
نگاهم اما به عربده گفت 
عربده ای که نرگس حافظ راپژمرده کرد 
هنوز نگفته ای دوستت دارم 
سکوتت اما بارانی شد 
و دل صنوبری خشکم را خرم کرد 
در این تابوت آرواره ، سروی به شکل دل آدمی بود 
سروی مرده در خشکسال مهر 
از مژگان میترائی تو آفتابی جاری شد 
مرده بیدارشد و تابوت را شکست 
و شلنگ انداز خیابان ها را باغ سرو کرد 
سکوت چه قدر جای صداها را می گیرد هنوز
نگاه چه ظالمانه جای کلمه ها را 
این تقدیر دیدار بی گاه ما نیست 
از تمامی تاریخ بپرس

 


بسيار پيش‌تر از امروز 
دوستت داشتم در گذشته‌های دور 
آن قدر دور 
که هر وقت به ياد می‌آ ورم 
پارچ‌بلور کنار سفره‌ی من 
ابريق ميیشود 
کلاه کپی من، دستار 
کت و شلوارم، ردای سفيد 
کراواتم، ر 
اتاق، همين اتاق زير شيروانی ما 
غار 
غاری پر از تاريکی و صدای بوسه‌های ما 
و قرن‌های بعد تو را همچنان دوست خواهم داشت 
آن‌قدر که در خيال‌بافی آن همه عشق 
تو در سفينه‌ای نزديک من 
من در سفينه‌ای ديگر، بسيار نزديک‌تر از خودم با تو 
دست می کشيم به گونه‌های هم 
بر صفحه‌ی تلويزيون.

 


زندگی با ماجراهای فراوانش
ظاهری دارد بسان بیشه ای بغرنج و درهم باف 
ماجراها گونه گون و رنگ وارنگ است
چیست اما ساده تر از این، که در باطن 
تاروپود هیچی و پوچی هماهنگ است.

من نه خوش بینم، نه بدبینم
من، شد و هست و شود بینم
عشق را عاشق شناسد، زندگی را من
من که عمری دیده ام پایین و بالایش 
که تفو بر صورتش، لعنت به معنایش.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

راکت شو زیبای زمینی