محل تبلیغات شما

ری‌را .!
همگان به جستجوی خانه می‌گردند،
من کوچه‌ی خلوتی را می‌خواهم
بی ‌انتها برای رفتن
بی ‌واژه برای سرودن .

و یادهای سالی غریب
که از درخت گفتن
هزار بوسه‌ی پاسخ می‌طلبید!

بگذریم . ری‌را!
از گوشه‌ی چشم نگاهی کن:
دو قناریِ خسته بر سیمِ تلگراف
دوردستِ بی‌رویایِ مرا می‌نگرند،
درست مثل منند
تبعید ترانه‌ای ناخوانا
که زمزمه‌اش .
سرآغاز رفتن به شیراز است!
اگر فکر می‌کنی دروغ می‌گویم
همین امشب از فال سربسته‌ی چراغ
یا آهسته از خود حضرت حافظ . بپرس
 

تصویرگاه پانصد و شصت و یک

تصویرگاه پانصد و شصت

تصویرگاه پانصد و پنجاه و نه

ری‌را ,رفتن ,سرآغاز ,شیراز ,فکر ,می‌کنی ,به شیراز ,رفتن به ,سرآغاز رفتن ,شیراز است ,است اگر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ادبي اجتماعي یاور زنوز